«نماینده» - دیوانعالی آمریکا رسما اعلام کرده که دادگاه های آمریکا می توانند در رسیدگی به دادخواهی قربانیان جرایم تروریستی، از دارایی های بلوکه شدن ایران در آمریکا به عنوان غرامت برداشت کنند. این در حالیست که اینک دادگاهی در آمریکا حکم استفاده از حدود دو میلیارد دلار از دارایی های بلوکه شده ایران به عنوان غرامت صادر کرده و این غرامت باید به خانواده های قربانیان انفجار بیروت در سال ۱۹۸۳ پرداخت شود.
اما در حالیکه اگر با اینگونه اقدامات آمریکا به صورت جدی برخورد نشود می تواند این موضوع تبدیل به یک رویه شده و هر دادگاهی محلی به بهانه ای ایران را به اقدام تروریستی متهم و سپس بخش دیگری از اموال ایران را مصادره کند، همچنان دولتمردان و اصلاح طلبان تلاش می کنند اصل صورت مسئله را ندیده و به نوعی به افکار عمومی آدرس غلط بدهند.
این روزها امثال دکتر ظریف به جای دفاع تمام قد و جلوگیری از حراج اموال ایرانیان در خارج از کشور تنها به درخواست از مسئولین آمریکایی مبنی بر تعامل بیشتر و اذیت نکردن در قضیه برجام بسنده می کند!
اساسا آمریکایی ها هیچ تهدیدی از طرف دولت ایران احساس نمی کنند تا بخواهند محاسبه ای درباره تبعات اقدامات ضد ایرانی خود داشته باشند!
در این میان جبهه رسانه ای اصلاح طلب و حامیان دولت تدبیر و امید نیز تنها به گزارش هایی با خمیرمایه ابراز تاسف از اقدامات دولتمردان آمریکا بسنده می کنند و همچنان به حفظ ظاهری و حتی بزک کردن بیشتر برجام در افکار عمومی به عنوان استراتژی رسانه ای خود ادامه می دهند. آنها اگر خیلی آمریکایی ها را بخواهند سرزنش کنند می گویند اقداماتشان با روح تعامل و همکاری پسابرجام همخوانی ندارد!
تنها به عنوان یک نمونه؛ علی خرم از جمله دیپلمات های مورد علاقه اصلاح طلبان که یک پای ثابت تحلیل و مصاحبه و یادداشت های در یکی از روزنامه های زنجیره ای است در یادداشتی کوتاه نوشته است: «حکم دادگاه آمریکا در مورد پرداخت دو میلیارد دلار از از دارایی های ایران به عنوان غرامت، از لحاظ بین المللی ارزشی ندارد چرا که از یک مرجع داخلی صادر شده و قابلیت اجرایی شدن آن با قوانین بین المللی متفاوت است. اگر آمریکا در یک دادگاه بین المللی شکایت می کرد و ایران نیز این امکان را داشت که با حضور وکیلش ادله خود را بیان و از خود دفاع کند، اوضاع فرق می کرد. در ان صورت ایران می توانست به رای بدوی اعتراض و درخواست تجدیدنظر کند، رای نهایی نیز در هر صورت لازم الاجرا بود اما امریکا اکنون با توجه به در اختیار داشتن بخشی از اموال ایران به دادگاه های داخلی رو اورده و به صورت غیر مستقیم ایران را متهم به حمایت از تروریسم کرده است. ایران نیز می تواند در واکنش به این حکم به دادگاه های بین المللی شکایت و اثبات کند که با اعمال تروریستی صورت گرفته، ارتباطی نداشته است.»
اما در اینکه حکم دادگاه آمریکا یک حکم داخلی است و این رای یک دادگاه بین المللی علیه ایران محسوب نمی شود جای شکی نیست ولی مشکل اساسی این است که این رای نهایتا قرار است به برداشت عملی از اموال بلوکه شده ایران منتهی شود.
مشکل اساسی اصلاح طلبان و حامیان سینه چاک اعتدال این روزها این است که نمی خواهند صورت مسئله اصلی در اینگونه اقدامات خصمانه در آمریکا را ببینند. آنها ظاهرا نمی خواهند بینند که پس از برجام تاکنون ایران بارها توسط آمریکا تحریم شده و ادبیات تهدید آمیز طرف های غربی افزایش یافته و به هر طریق به دنبال ضربه زدن بیشتر به اقتصاد ایران هستند و غرامت دو میلیاردی اخیر تنها بخشی از همان ادامه دشمنی ها و غارت اموال مردم ایران است.
اصلاح طلبان نمی خواهند از این منظر اقدامات آمریکا را ببینند وگرنه اینکه ما سرگرم این باشیم که "حکم صادره ارزش بین الملی دارد و یا نه" آیا دردی را دوا می کند؟ آیا از مصادره اموال ایرانیان جلوگیری خواهد کرد؟ مگر آمریکایی ها تاکنون برای صدها ضربه به منافع ملی ایران تماما قوانین بین اللمی را رعایت کرده اند؟ صورت مسئله اساسی این است که آنها به هر طریق ممکن می خواهند به ایران انقلابی ضربه اقتصادی بزنند؛ گاهی به بهانه پرونده هسته ای، گاهی به اسم حمایت از تروریسم و گاهی هم به اسم پرداخت غرامت.
البته وقتی جناح سیاسی تمام آینده و زیست سیاسی خود را به قضیه برجام گره بزند جز این نوع عمل کردن هم انتظاری نیست. هر نوع خدشه به برجام ضربه به همه غرب گرایان در ایران محسوب می شود و راهی جز بزک کردن مداوم آن ندارند.
در همین حال احمد خرم وزیر راه دولت اصلاحات در یادداشتش در روزنامه اصلاح طلب شرق پیشنهاد می دهد که ایران به دادگاه بین المللی شکایت کند و ثابت کند که ربطی به حوادث تروریستی نداشته است!
بردن شکایت به یک دادگاه بین المللی یک اقدام حقوقی مناسب است ولی آیا این نوع اقدامات می تواند تماما منافع ایران را تامین کند؟ ضمن اینکه می شود در زمینی بازی کرد که از همان ابتدا شما را تروریست می دانند؟ و حال آنکه سالهاست منافع آمریکا در این اتهام شکل گرفته است که ایران را حامی تروریسم بداند.
اما سوال اساسی تر این است که اصلاح طلبان و اعتدالیون برای تامین منافع ایران دیگر چه گزینه هایی دارند؟
پاسخ این است که در واقع هیچ! و نهایتا اینکه پیشنهاد می کنند باید به یک دادگاه بین المللی برویم و ثابت کنیم که با تروریست ها ارتباطی نداریم! این همان صورت دیگر ترجمه استراتژی اعتمادسازی است البته تا بی نهایت زمان برای امریکایی ها!
آیا آمریکا برای حمله به عراق که به بهانه دستیابی عراق به سلاح های کشتار دست جمعی بود اسنادی ارائه کرد و یا بعد تماما این ادعاها دروغ از آب در نیآمد؟ اما یک سوال مهم دیگر اینکه آیا در دنیای امروز دیگر کشورها هم برای گرفتن حق شان از کشوری زورگو همچون آمریکا تنها به رجوع به دادگاه های بین اللمی کفایت می کنند؟ آیا همین عربستان که جز متحدین آمریکا در جهان محسوب می شوند چند روز قبل مقامات آمریکایی را به خاطر درخواست برای انتشار اسناد دست داشتن آنها در حوادث ۱۱ سپتامبر تهدید به خروج سرمایه های ارزی خود از آمریکا نکرد؟
بنابراین کدام کشور در جهان تنها به همین نسخه غیر قابل پیش بینی و غیر اطمینان بخش به لحاظ نتیجه (یعنی رجوع به دادگاه های بین المللی) که البته ایرانیان به خصوص خاطرات خوب زیادی نیز از آنها ندارند، عمل کرده است؟
حفظ منافع ملی در دنیای امروز تنها به این پیگیری های حقوقی که این روزها به اندازه یک نمایش حقوقی بیشتر شبیه است، محدود نمی شود و هر کشوری در اینگونه موارد از راه های مختلفی به کشور ظلم کننده می فهماند که نباید اینگونه اقدامات را انجام دهد. اما ظاهرا اعتدالیون و اصلاح طلبان برای حفظ منافع ملی جرات اقدام و اعتقادی به ابزارهای دیگر را ندارند. هرچند واقعیت این است که وقتی اساس را در سیاست خارجه تنها بر تنش زدایی یک طرفه و التماس برای تعامل بگذاریم، دیگر جایی برای گزینه های دیگر باقی نخواهد ماند.
نظر شما